پست مدرنیسم ۳   2013-10-07 15:40:58

برخورد های چندگانه نسبت به پست مدرنیسم درجهان سوم

پست مدرنیسم در جهان سوم جایگاه اصلی وذاتی خود را بازنیافته است وهنوز باچالش های بزرگی مواجه است. در کشورهای مذهبی مانند هند، پاکستان، بنگلادش و ایران با خواستگاه صوفیانه همراه می باشد؛ مثلاً نوعی موسیقیی که در این کشور ها از جاذبیت برخوردار می باشد موسیقیی است که با موسیقی الکترونیکی عصر حاضر زیاد همخوانی ندارد. "ریچارد آپیگنانزی" می گوید:

"در هيچ جايی از جهان سوم، پست مدرنيسم به اندازه آمريكاي لاتين مورد اعتراض و مجادله قرار نگرفته است. احيای ديني در امريكاي لاتين، هند و دنياي اسلام نيز واكنشي در مقابل پست مدرنيسم است. فارغ از جهت گيري سياسي‌‌اش پست مدرنيسم علاقه خود را به دو رگه زدايي، نسبت گرايي، لذت گرايي زيبا شناختي، مخالفت‌‌ با ذات شناسي و طرد روايت كلان نشان داده است. سياست راست گرايانه و اصول گرايي مذهبي وارد شده از ايالات متحده، در امريكاي لاتين لطمات عظيمي را به طبقه كارگر و فقير جامعه وارد آورده است. پست مدرنيسم در آسياي جنوب شرقي شكل منحصر به فردي دارد. در آنجا اين فرض پست مدرن كه واقعيت و شباهت تصنعي، غير قابل تفكيك از يكديگرند وسيله‌‌‌اي در جهت حمايت فرهنگ و اقتصاد پر رونق گرديده است كه بر پايه جعل و بدل سازي استوار است."(9)

پست مدرنیسم ورویکرد های مختلف

1- برخی آن را نوعی فرار از الهیات ومیتافزیک می دانند.

2- برخی آن را تلاشی از سوی روشنفکران چپی برای نابود ساختن تمدن غربی می داند.

3- به نظر عده ای، نوعی برچسپی است بر تعدادی از مبهم نویسان کودن

4- "نیچه‌"، "میشل‌ فوکو" و "لیوتار" پست‌ مدرنیسم‌، را به‌ معنای‌ گسست‌ از مدرنیته‌ دانسته اند‌.

5- "هابرماس‌" و "جیمسن" پست‌ مدرنیسم‌ را به‌ معنای‌ مدرنیتة‌ متأخر و یا ادامة‌ منطقی‌ مدرنیسم‌ و تکمیل‌ پروژة‌ ناتمام‌ آن‌ شمرده است.

6- "زيگمونت بوست" به یک دیدگاه معتدل تری اشاره دارد. به نظر وی پست مدرنیسم" نه جنبه ويرانگري و طرد کنندگي دارد و نه جنبه تکاملي و تثبيت کنندگي" بلکه نوعی احیای مدرنیسم است.

هستی شناسی ومعرفت شناسی پست مدرنیسم

1- نقد خرد:

پست مدرنیسم براین باور پای می فشارد که دوران زمام عقل سپری شده است. دیگر به عقل اعتمادی نیست. عقل که در دوره مدرن مطلق باوری را در دل خود می پروراند و ادعای فراگیری وجهانگستری داشت، دیگر نمی تواند جایگاهی داشته باشد.

"ليوتار" مي‌نويسد:

" خرد «راوي اعظم» يا راوي اصلي در عصر مدرنيسم بوده است و اكنون تك‌گويي اين راوي به پايان رسيده است و پسا مدرنيسم در واقع به معناي خلاص شدن از زير بار راوي و روايت تك‌گويي مي‌باشد؛ اكنون مي‌توانيم به راحتي دريابيم كه نه فقط خردباوري دوره‌هاي گذشته، بل خرد تنها يكي از راويان بوده، تازه چندان هم روايتگر خوبي نبوده است. شايد براي كساني، در لحظاتي، چيز هاي خوبي روايت كرده باشد. اما به هر حال يكي بوده ميان ديگران، هر چند مقتدرتر (يعني توجيه كنندۀ بهتر اقتدار) بوده است، پس او را يگانه راوي معرفي كردند" (10)

2- گفتمان:

گفتمان دارای معنای متعدد است . هرکس از آن تعبیری ارایه کرده است. گفتمانی که مقصود "فوکو" می باشد تمام جنبه ها، نهاد ها، رشته ها و زبان ها را در بر می گیرد. به نظر وی گفتمان‌ها "نظام‌هايي كنترل شده براي توليد دانش" می باشند. به باور فوکو گفتمان ها در همه جا می باشند. نمی توان آن ها را از جامعه وزندگی اجتماعی جدا کرد.
3- سوژه:
سابقه سوژه به دوره رنسانس بر می گردد. یعنی وقتی که آگاهی فردی به عنوان کارگزار مستقل ،آزاد، صاحب اراده و منبع معنا در نظر گرفته شد.
از ایده سوژه تعبیرات مختلفی صورت گرفته است. برای آن نمی توان معنای واحدی را در نظر گرفت. فوکو سوژه را صرفاً به معنای یک شخص خود آگاه نمی داند بلکه آن را واقعیتی مشخصاَ اجتماعی قلمداد می کند. "کاجاسیلورمن" در کتاب "سوژه علم نشانه شناسی" ایده سوژه را یک امر مسلم فرض کرده و آن را موجود مستقل وثابت دارای ماهیت انسانی دانسته است؛ به گونه ای که هیچ گاه تابع شرایط تاریخی وفرهنگی قرار نمی گیرد.
پست مدرنیسم وجهانی شدن
"دیوید هاروی" یکی از مشهور ترین جغرافیدانان معاصر جهان است. او در سال 1960 کتاب تبیین جغرافیا را نوشت. این کتاب اولین اثر علمی در این زمینه خوانده شده است. کتاب دیگر او "وضعیت پست مدرینته" است که در سال 1945 منتشر شد. او در این اثر خود در باره جهانی شدن وپست مدرنیته پرداخته است ورابطه این دو را به بحث گرفته است. به نظر هاروی جهانی شدن یعنی فشردگی زمان وفضا. به نظر وی فرق دوران مدرن وسنتی به وسیله بازسازی مفهوم زمان وفضا امکان پذیر است. در زندگی سنتی ما با فضا ها وزمان های محدودی رو به رو بودیم و هرگونه فعالیت ما در چوکات همین محدودیت تفسیر می شد اما در شرایط جدید ما در جهان کوچک ومستقل ونامحدود زندگی می کنیم. به نظر هاروی شدید ترین دوران فشردگی زمان – فضا در دوهه اخیر می باشد. در این دوره پیشرفت تعجب آور فناوری ارتباط، زمان وفضا را بسیار کوچک ساخته است. به عقیده او پست مدرنیسم همان شکل تراکم یافته وفشردگی شدت یافته زمان وفضا می باشد. ویژگی فرهنگی پست مدرنیسم وجود ناپایداری واندیشه های سطحی به جای معانی عمیق ، کثرت گرا وپراکندگی به جای فراروایت های عقل وپیشرفت است.
خلاصه این که پست مدرنیسم درحقیقت شکل جدید سرمایه داری است. به نحوی که تولید فرهنگی به شکل فزاینده ای جذب تولید کالا می شود.

منبع در پست قبلی


نام
پیام
Write all letters which are not black!
حروفی که سیاه نوشته نشده در پنجره وارد کنید.

روز نوشتها

یادها

شعرها

از دیگران

من و جنهایم

داستانها

انتخابات